راهنما
اگردر ابتدا و انتهاي عبارت مورد جستجو علامت" gutaion" را قرار دهيد، مطالبي كه در متن آنها ، عيناً
عبارت مورد جستجو وجود دارد ،يافته خواهد شد. در غير اينصورت مطالبي كه در آنها يكي از عبارات وجود داشته باشد يافته مي شود.
*عبارت مورد جستجو: آنچه شما در باكس جستجو مي نويسيد.
زمان باقی مانده تا
10:23:23
|
|
منوی سایت
|
|
|
|
تفسير فرازي از زيارت حضرت صديقه طاهره سلام الله علیها
تفسير فرازي از زيارت حضرت صديقه طاهره سلام الله علیها
|
بسم الله الرحمن الرحیم
پرسش و پاسخ ذیل مطالبي است که فی مابین گروه مطالعاتی شمس الشموس و حضرت آیت الله حاج سید محمد محسن حسيني طهراني(حفظه الله) رد و بدل گردیده است که مجموع این جلسات به بیش از 8 ساعت به طول انجامیده است. اصل این جلسات در بخش سخنرانی بانک صوت متقین به نام کنگره حضرت سید هاشم حداد موجود میباشد که علاقمندان می توانند برای استفاده بیشتر به این بخش مراجعه نمایند. سؤال : در ديداري كه حضرت آقاي حداد از ايران داشتند و به همدان هم تشريف برده بودند مرحوم علامه طهراني هم در پارورقي روح مجرد ذكر فرمودند كه مرحوم آقاي تألّهي سوالی از تفسير فرازي از زيارت حضرت صديقه طاهره(يا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللَهُ الذی خَلَقَك قَبْلَ أنْ یخلقکِ فَوَجَدَكِ لِمَا ...) کردند كه مرحوم علامه آنجا يك جوابي نچندان مفصّل دادند كه موجب بهجت آقاي تألّهي و ساير حاضرين شده بود و جواب را به همان جا خاتمه دادند ،خواهشمندیم توضیح بیشتری را در این رابطه بفرمایید. جواب: قبل از خلقت عيني و خارجی اشياء و مخلوقات در عالم خارج، در آن عالم علم ربوبي كه همان عالم علم عنايي حضرت حق است ، تمام اين صور خارجی اشياء در آنجا به نحو عيني حضور داشتند. يك مطلبي است كه بعضي از فلاسفه و بعضي از افراد ميگويند ،كه تصوّر براينست كه قبل از خلقت اين عالم صورت اشياء در علم عنايي حق بوده نه وجود خارجي آنها. وجود خارجي احتياج به تحقق زمان دارد و مثلا رسول اكرم كه در حدود بيش از هزار و چهارصد سال پيش به دنيا آمدند، يك صورت منقوشي از آن حضرت در علم عنايي حق بوده كه آن صورت بعد از گذشت مرور ايّام و دهور در اين وقت خاص ، صورت عيني و خارجي به خود ميگيرد ولكن مطلب به نظر ميرسد يك قدري از اين دقيقتر وعميقتر باشد. حقيقت ما كه همان وجود نفسي ما است ، قبل از خلقت جسماني ما و بدن عنصري و مادّي ما در علم حق وجود داشته است، يعني به نفس اراده تكوينيّه و كُنِ وجوديّيه حق متعال نسبت به هر موجودي ، وجود او خلق ميشود ، گرچه از نقطه نظر خارج احتياج به مرور زمان و ايّام و سنوات دارد. لذا ما صورت واقعي اشياء را درك ميكنيم بدون اينكه هنوز وجود خارجي آنها باشد. مثلاً افرادی که خواب می بینند فلان قضیه یک هفته دیگر اتفاق می افتد، يك سال ديگر اتفاق ميافتد يا در مكاشفه ميبينند؛ خوب اينكه الان خواب ميبيند كه فلان قضيّه اتّفاق ميافتد آيا صورت او را ميبيند يا واقعييّت او را ميبيند؟ الان اين دستگاه فیلم برداری دارد صورت ما را ضبط ميكند، بعد شما ميبريد اين را در منزل خودتان، اين را به يك جهازي متصل ميكنيد، و همين صورت ما را ميبينيد، اين صورت ما را که شما در آنجا ميبينيد واقعيّتش همين است كه الان ما درخدمت شما هستيم اين واقعيّت است، يك صورتي از مجلس در اين دستگاه ضبط ميشود بعداً شما اين صورت را هرجا بخواهيد ميبينيد در ماشين هم ميتوانيد تماشا كنيد در منزلتان هم ميتوانيد تماشا كنيد در حالتي كه حقيقت اين صورت يك حقيقت بيشتر نيست و آن همین است که كه در اينجا بوده است ، اين آن تو نميرود فقط يك شكلي وشمايلي و شبهاي از اين در اين نقش پيداميكند. حالا صحبت در اين است آن چرا كه ما درخواب ميبينيم يا از باب مكاشفات، وقايعی را ميبينند كه در خارج انجام ميشود يا قضيّهاي كه فرض كنيد كه در فلان جا الان هست الان فلان شخص دارد در خيابان حركت ميكند اين در منزل نشسته و او را ميبيند. حال آیا صورتي از او را ميبيند؟ يا واقعآً خود او را ميبيند؟ واقعاً خودش را ميبيند خودش كه در اتاق نيست خودش كه در منزل نيست، پس اين چه را ديده است؟ داريم ميرسيم به مطلب. من كه در خواب ميبينم مثلاً فردا در خيابان فلان رفيقم را ميبينم و با او برخورد ميكنم فردا ميشود و ميروم (در خيابان هنوز انجام نشده هنوز اتّفاق نیافتاده است) درخيابان يك مرتبه ميبینم فلان رفيقم آمده و همان مطالبي كه ديشب در خواب ديدم بين ما و بين ايشان ردّ و بدل ميشود . من در خواب فقط صورت عكس را ديدم يا همان واقعيّت را؟ آن موقعي كه من دارم خواب ميبينم چه احساسي دارم نسبت به آن حالت؟ آيا احساسم اين است كه شما الان فرض كنيد كه اين فيلم را كه ميرويد در منزل ميگذاريد تماشا ميكنيد همان احساسي را داريد كه الان در اينجا داريد؟ نه احساستان فرق ميكند. الان يك احساس واقعيت براي شما است، در منزل احساس می کنیدکه فيلم را گذاشتيد در دستگاه و تصویر را تماشا ميكنيد. احساستان احساس واقع نيست يك احساس صورت است. ولي در خواب اينطور نيست در مكاشفه اينطور نيست. علم غيبي كه امام عليه السلام آن علم غيب را دارد چه علم غيبي است؟ امام عليه السلام ميگويد: حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام نشسته بودند در مسجد كوفه داشتند با اصحاب صحبت ميكردند يكي از آن اصحاب نميدانم اسمش را فراموش كردم خيلي نسبت به حضرت احساس محبت ميكرد ، حضرت يك مرتبه شروع كردند راجع به قضيّه سيّدالشهداء و حركت لشگر از كوفه به سمت كربلا و اينها صحبت كردن ، اين شخص خيلي تعجّب كرد وگفت عجيب يك همچنين قضایایی اتفاق می افتد؛ حضرت فرمودند: كه بله و عجيبتر از آن اينكه خود تو حامل يك لواء هستي كه همراه با اين لشكر از اين در مسجد كوفه خارج ميشوي و به جنگ فرزندم حسين ميروي. گفت: يا علي من اين كار را ميكنم؟ حضرت فرمودند: بله تو اين كار را ميكني. گفت خدا نياورد آن روز را. حضرت ميگويند حالا ميخواهد بياورد ميخواهد نياورد. حالا اميرالمؤمنين كه دارد اين منظره را ميبيند چه چیز را ميبيند، واقعه ای را که انجام ميشود بدون یک سر سوزن تفاوت. همانطوري كه خود حضرت الان دارد با اين افراد صحبت ميكند آنكه واقعيّت است ديگر. الان من در خدمت شما هستم تک تک شما را دارم ميبينم شما هم داريد همه ما را ميبينيد خوب خطا كه در اينجا معنا ندارد، حالا اگر همين مطلب را شما در خواب ببنيد. امام عليه السلام همين مطلب را از غيب از سي سال قبل یا از بيست سال قبل بيان ميكند. پيغمبر همين قضيّه را در دوران سالهاي آخر عمر در مدينه ديدند؛ در آن قضيّه معروف كه نشسته بودند در منزل حضرت صديقه كبري، بعد جبرائيل آمد حضرت را برد در كربلا وبعد حضرت برگشتند در حالتی که لباسشان غبارآلود بود، حضرت گريه ميكردند و آن مسائل را متذكّر ميشدند و فرمودند الان رفتم در كربلا و ديدم كه فرزندم حسين با این وضعيّت است. حضرت رفت در آنجا فقط فيلم تماشا كرد ؟ يا نه! واقعيّت را ديده است. هنوز كه سيد الشهداء هفت ساله یا شش ساله یا پنج ساله بودند. پس حضرت چه چیز را ديده است؟ فيلم كه نديده اند، اينكه مسلّم است از آن طرف هم چيزهايي را ديده اند که به عينه اتفاق افتاده بدون يك سر سوزن تفاوت. تمام مسائل را. قطع شدن دستها افتادن سرها، اسارت صبايای اهل بيت پيغمبر، همه را ديده است پس چه چیز را ديده است؟ همان حقيقتي را ديده كه هنوز زمان اجازه نداده آن حقيقت صورت خارجي پيدا كند، فقط زمان در اينجا مانع است، التفات ميكنيد، حقيقت هست، آن كساني كه ميگويند در علم عنايي حق فقط نقوش هستند متوجه اين مطلب نيستند كه علم حق و ارداه حق زمان برنميدارد، آن حقيقت ايجاد ميشود، ولي صورت خارجيش مترتّب بر زمان است. فرق است میان اینکه اين واقعيت را خدا در سنه شصت و سه هجري خلق كند يا اينكه نه آن حقيقت خلق شده است و در سنه شصت و سه از آن حقیقت پرده برداشته ميشود، این دو مطلب است. قضيه حضرت صديقه كبري با آن مصائب خوب خيلي عجيب بود ، يعني آن مسائل ومصائبی كه براي آن حضرت اتفاق افتاد اصلاً مسائل عادي نبود. عبارتي كه در زيارت آن حضرت است، اينست كه خدا قبل از اينكه تو را خلق كند تمام امتحاناتت را در آنجا پس داده بودي و ما در اينجا فقط يك پردهبرداري انجام می دهیم يعني آن مراحل كمال و مراتب توحيد و مراتب تجرّد و مراتب ولايت كه در تو، به مرتبه اتميّت و اكمليّت مطلق رسيده بواسطه اين امتحانات در آنجا انجام شده است، فقط در اين اينجا ما الان بروز و ظهور خارجيش را مشاهده ميكنيم ؛ يعني قبل از اينكه تو در اين دنيا بيايي نفست كامل بوده و به ولايت مطلقه رسيده و تمام مراتب تجرّد را طي كرده و همه اینها در آنجا با اختيار خودت بوده ، و با اختيار خودت در آنجا بودي و از اين معنا ما استفاده ميكنيم آن چرا كه براي افراد در اين دنيا اتفاق ميافتد فقط پرده برداری است،و تمام اينها همه در آن عالم با اختيار، تحقق خارجي پيداكرده است. (با اندکی دخل و تصرف)
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|