گالری تصاویر آرشیو بانک صوت کتابخانه پرسش و پاسخ ارتباط با ما صفحه اصلی
 
اعتقادات اخلاق حکمت عرفان علمی اجتماعی تاریخ قرآن و تفسیر جنگ
کتابخانه > اعتقادات > امام شناسی > امام شناسي جلد 11
  تعداد نمایش: ترتیب نمایش:


فهرست
  درس صد و پنجاه و يکم و صد و پنجاه و دوم : علم و معرفت به خدا عاليترين سرمايه رهبر براي رهبري بشر است
  علم وعرفان خداوندي از شرائط أوليه رهبري است..
  أنبياء كه أعلم علماي رباني أمت‌ها بوده‌اند؛ مأمور به تشكيل حكومت بوده‌اند.
  پيغمبر عالم به غيبت، طالوت عالم را به رياست لشگر برگزيد.
  دين اسلام شرائط رهبري را، أعلميت أفراد أمت مي‌داند.
  تعيين أعلم افراد أمت براي زمامداري، وظيفه حتميه رسول الله است.
  كلام سلمان فارسي و أميرالمومنين و امام حسن راجع به وجوب حكومت أعلم.
  أميرالمؤمنين در علم مانند رسول خدا عليهما الصلوة و السلام بود.
  اشعار غراي حكيم سنائي در افضيليت امير المؤمنين عليه السلام.
  هيچكس مانند أمير المؤمنين عليه السلام، عالم به كتاب خدا نبوده است.
  أمير المؤمنين عليه السلام أعلم أمت، به علوم ظاهري و به علوم باطني بوده است.
  علم أميرالمؤمنين عليه السلام، مانند علم خصر به حقايق و أسرار است.
  روايت وارده از ام سلمه در حديث منزله و فضائل أميرالؤمنين عليه السلام.
  با اين كمال و جمال، أميرالمؤمنين عليه السلام، معشوق حقيقي ممكنات در عالم امكان است..
  درس صد و پنجاه و سوم تا صد و پنجاه و ششم : پيرامون حديث انا مدينة العلم وعلي بابها
  گفتار صاحب مجمع البيان در تفسير: وأتوا البيوت من ابوابها
  گفتار ملا عبد الرزاق وصاحب تفسير بيان السعاده درباره اين آيه.
  روايات وارده در تفسيربرهان در معناي بيوت و ابواب آنها
  استدلال ابن شهر آشوب به حديث مدينه العلم بر عصمت و امامت..
  اشعار فحول از علما درباره باب مدينه علم: أميرالمؤمنين عليه السلام.
  روايات وارده از عامه وخاصه، درباره حديث انا مدينه العلم و علي بابها
  روايات خاصه و عامه درباره مدينه الحكمه.
  روايات وارده راجع به مدينه الفقه.
  مشايخ عامه كه حديث انا مدينه العلم و علي بابها را روايت كرده‌اند.
  روايات مشابه المضمون با روايت انا مدينه العلم وعلي بابها
  حاكم در مستدرك بر صحت حديث انا مدينه العلم وعلي بابها اصرار دارد.
  ابو صلت هروي، از بزرگان مشايخ ثفات است..
  حافظ علائي و سيوطي،تصريح بر صحت اين حديث دارند.
  ابن حجر عسقلاني وحافظ علائي،گفتارابوالفرج ابن جوزي را ردّ ميكنند.
  گناه ابوصلت نزد مشايخ عامّه،تشيّع اوست..
  ابوصلت هروي، از ثقات شيعه واز روات آنهاست..
  روايت مجعول ابوبكر اساسها،وعمرحيطانها،وعثمان سقفها
  ردّ ابن حجر هيثمي به ادّلهء واهيه واحاديث مجعوله ركيكه.
  ابيات ابن فهد هاشمي و شيخ كاظم ازري، وخاتمه بحث..
  درس صد و پنجاه و هفتم تا صد و شصتم: قضايا و محاکمات اميرالمؤمنين عليه السلام.
  روايت شيعه وعامّه در اينكه مراد از الّذين يعلمون ائمه طاهرين هستند.
  در ميان اصحاب و جميع امّت، اميرالمؤمنين عليه السلام مقام اوّل علم را دارند.
  عبارات رسول خدا درباره علم امير المؤمنين عليه الصلاه والسلام.
  مباحثه امام صادق عليه السلام با ابن ابي ليلي در علم امير المؤمنين عليه السلام.
  علمائي كه قضاياومحاكمات امير المؤمنين را ذكر كرده‌اند.
  دعاي رسول خدا به امير المؤمنين عليهما السلام: الّلهم اهد قلبه وثبت لسانه.
  حكم به الحاق بچه متولّد، به يكي از مدّعيان:وغرامت قيمت بقيه به حساب سهام.
  با امتحان وزن شير معلوم كرد كه پسر ودختر متعلّق به كدام زن است..
  اعتراف عمر به حقانيّت علي عليه السلام درخلافت..
  معيّن ساختن غلام را از آقا
  دو نفر كه هشت رغيف نان داشتند؛ در حق خود نزاع كردند.
  در چهار نفري كه در حفره شير افتادند و هلاك شدند.
  حكم حضرت بر تثليث ديه بر سه زن بازيگر: قارصه، قامصه، واقصه.
  قضاوت أمير المؤمنين عليه السلام راجع به گاوي كه حماري را كشته بود.
  به اعتراف آوردن زني كه إنكار پسر خود را مي‌نمود.
  برداشتن حد از مجنونه زانيه‌اي كه عمر أمر به سنگسار او كرده بود.
  منع أميرالمؤمنين عليه السلام از رجم زانيه‌اي كه حامله بود.
  منع أميرالمؤمنين عليه السلام از رجم زني كه شش ماه زائيده بود.
  عثمان زن مظلومي را بر أثر ندانستن حكم، سنگسار كرد.
  تبعات سوء حكومت غاصبان.
  أشعار خزيمه بن ثابت انصاري در وقت بيعت با أميرالمؤمنين عليه السلام.
  ابوبكر معناي ابّ را نمي‌دانست..
  ابوبكر معناي كلاله را در قرآن نمي‌دانست..
  ابوبكر وعمر تا مردن؛ معناي كلاله را ندانستند.
  اعتراض عالم يهودي به ابوبكر در مكان خدا؛ و جواب أميرالمؤمنين عليه السلام و اسلام يهودي..
  علو مقام أميرالمؤنين عليه السلام و حقارت ابوبكر؛ عمر او را بزرگ احمق مي‌خواند.
  جهل شيخن به مسائل شرعيه.
  اعتراف عمر به آن كه: كل أحد افقه من عمر
  استدلال قدامه بر حليت خمر براي مؤمن و پذيرفتن عمر
  ديه جنين و بريدن سر ميت بعد از موت..
  درباره زينت آلات مكه مكرمه و حكم حضرت أميرالمؤمنين عليه السلام به ابقاء آن.
  قضيه تبع و عدم تعدّي او به جواهرات كعبه.
  حمله وهابي‌ها به كربلا؛ و هدم قبور امامان بقيع.
  سعودي‌ها همانند پهلوي، كمر خود را براي هدم اسلام بسته‌اند.
  جنايات رضاخان پهلوي در كشور ايران.
  جواز ساختن قبور أئمه عليهم السلام؛ و اهداء فرش وچراغ.
  نماز خواندن در كنار قبر امام معصوم، از افضل طاعات است، در اشعار بحر العلوم (ره)
  نماز گزاردن در كنار قبر امام معصوم، از كعبه افضل است..
  نهي عمر از گريه بر ميت..
  گفتار عمر به حجر الاسود: لا تضر و لا تنفع.
  بخاري و مسلم،مناقب أميرالمؤمنين عليه السلام را از روايات حذف مي‌نمايد.
  قصيده شيواي خوارزمي؛ وروايت او درباره أميرالمؤمنين عليه السلام.
  درس صد و شصت و يکم تا صد و شصت و پنجم : قضاياي شگفت انگيزاميرالمؤمنين عليه السلام.
  معناي حكمت كه در قرآن كريم وارد شده است..
  علم أميرالمؤمنين عليه السلام همانند آدم بود،و پيامبر او را أقضاي امّت دانست..
  علوم أميرالمؤمنين عليه السلام،قابل قياس با علوم جميع مردم نيست..
  خطبه نهج البلاغه در لزوم پيروي از ابواب مدينه علم.
  بيست و چهار خبر ازابن الحديد در فضائل اختصاصي أميرالمؤمنين عليه السلام.
  علّت كنار زدن، أميرالمؤمنين عليه السلام را،جهل به مقام والاي او بود.
  قسمت كردن أميرالمؤمنين عليه السلام،هفده شتر را به نسبت نصف و ثلث و تسع.
  جواب بالبداهه حضرت درعددي كه به 2تا 10 قابل قسمت است..
  سئوال از أميرالمؤمنين عليه السلام از سهم الأرث زن بر فراز منبر، ومسئله منبريّه.
  سئوال زني از سهم الأرث خود و مسئله ديناريّه.
  نهي أميرالمؤمنين عليه السلام از بول كردن در آب جاري ودر هواء
  طريق تعيين أرش وديه منافع أعضاء:جشم و گوش و زبان.
  تعيين ديه كوتاه شدن نفس...
  حكم حضرت در تعيين وزن قيد پاي غلام،ودر كيفيّت تعيين وزن فيل.
  حكم أميرالمؤمنين عليه السلام درباره مردي كه مي‌خواستند او را دوبار قصاص كنند.
  حكم أميرالمؤمنين عليه السلام به جواز ازدواج زني كه شوهر او عنّين بوده است..
  امتناع فضه از مقاربت؛ وگفتار عمر: شعره من آل ابيطالب افقه من عدي..
  حكم أميرالمؤمنين عليه السلام درباره كفّاره حاجياني كه تخم شتر مرغ را صيد كرده بودند.
  حكم أميرالمؤمنين عليه السلام درباره ديه جنيني كه مادرش او را از ترس عمر سقط كرد.
  رجوع عمر به أميرالمؤمنين عليه السلام در عدّه طلاق كنيز
  حلّ نمودن أميرالمؤمنين عليه السلام عبارات مشکلي را كه حذيفه براي عمر گفته بود.
  زني به عمر شكايت كرد كه: شوهر من شب زنده است؛ روزها روزه.
  حكم أميرالمؤمنين عليه السلام به تبرئه زني كه از روي اضطرار زنا كرده بود.
  تجسّس شبانه عمر از خانه ابو محجن شرابخوار
  استفاده آنحضرت در داوري از آيات قرآن.
  قرائت من درآوردي عمر در آيه سابقون.

   

کلیه حقوق در انحصارپرتال متقین میباشد. استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است

© 2008 All rights Reserved. www.Motaghin.com


Links | Login | SiteMap | ContactUs | Home
عربی فارسی انگلیسی