_______________________________________________________________
هو العليم
_______________________________________________________________
أعوذ باللـه من الشيطان الرجيم بسم اللـه الرحمن الرحيم وصلى اللـه على أشرف المرسلين محمّد وعلى آله الطيّبين الطاهرين واللعنة الدائمة على أعدائهم أجمعين
عظمت روز غدير ، و ثواب روزه در آن عيد
و شيخ طوسي در مصباح المتهجد از داودبن كثيررقي ، از ابي هارون : عماربن حريز عبدي روايت كرده است كه گفت : وارد شدم در روز هجدهم از ماه ذوالحجه بر حضرت صادق و آن حضرت روزه بود ، فلهذا به من گفت : هَذَا يَوْمٌ عَظِيمٌ عَظَّمَ اللهُ حُرْمَتَهُ عَلَي الْمُومِنينَ وَ اَكْمَلَ لَهُمْ فِيهِ الدِّينَ وَ تَمَّمَ عَلَيْهِمُ النِّعْمَهَ وَ جَدَّدَ لَهُمْ مَا اخَذَ عَلَيْهِمْ مِنَ الْعَهْدِ وَ الْمِيثَاقِ.
(( اين روز عظيمي است كه خداوند احترامش را بزرگ شمرده است بر مومنين و دين را براي آنها كامل كرده است و نعمت را بر آنان تمام كرده و آن عهد و پيماني را كه از آنها گرفته است ، در اين روز تجديد كرده است.
درآن مجلس از آن حضرت پرسيده شد : ثواب روزه در اين روز چيست ؟
حضرت فرمود : يَوْمُ عِيدٍ وَ فَرَحٍ وَ سُرُورٍ ، وَ يَوْمُ صَوْمٍ شُكْراً للهِ (( روز عيد و سرور و شادماني و روز روزه گرفتن است به شكرانه آن براي خداوند )) و روزه در اين روز ، معادل شصت ماه روزه از ماههاي حرام است.
و هركس دو ركعت نماز بخواند در اين روز ، هروقت بخواهد ، و افضل آن نزديك زوال و ظهر است و اين ساعت – همان موقعي است كه اميرالمومنين در غدير خم ، امام و پيشواي مردم باشد و اين به جهت آن بود كه در آن ساعت نزديك به منزل بودند ـ پس هركس نماز بگذارد در اين وقت دو ركعت و پس از آن سجده كند و صدمرتبه شكرالله بگويد و به دنبال آن ، دعائي را كه خواهد آمد بخواند(1) بعد از آنكه سر از سجده برداشت و سپس سجده كند و صدبار حمد خدا را بجاي آورد و شكر خدا را بجاي آورد و اين حمد و شكر را در سجده انجام دهد ، كسي كه اين اعمال را انجام دهد ، مانند كسي است كه در روز غدير حاضر بوده و با رسول خدا بر ولايت اميرالمومنين بيعت كرده است و مقام و درجه او مثل كسي است كه از صادقين بوده باشد، آنانكه در موالات مولايشان ، با خدا و رسول او به صدق رفتار كردند در آن روز غدير و مثل كسي است كه با رسول خدا و با اميرالمومنين و با حسن و حسين ، به مقام شهادت رسيده است و مثل كسي است كه در چادر و خيمه حضرت قائم از نجباء و نقباء بوده و در تحت لواي آن حضرت باشد.(2)
و شيخ صدوق با سند متصل خود از حسن بن راشد از مضل بن عمر روايت كرده است كه : او گفت : از حضرت صادق پرسيدم : مسلمانان چند عيد دارند ؟ گفت: چهار عيد.
گفتم: من عيدين ( فطر و اضحي ) و جمعه را میدانم.
حضرت گفت : اعظم و اشرف از اين اعياد ، روز هجدهم از ذوالحجه است و آن روزي است كه رسول خدا ، اميرالمومنين را به عنوان مقتدا و پيشوا و شاخص براي مردم نصب كرد. من گفتم: در آن روز بر ما چه لازم است كه انجام دهيم؟ حضرت گفت : لازم است برشما كه روزه بگيريد ، شكرالله و حمدالله با آنكه خداوند در هر ساعت سزاوار شكر است. و همچنين انبياء به اوصياي خود امر میكردند كه : روزي را كه در آن وصي به وصايت منصوب میشود ، عيد بگيرند. و كسي كه روزه بدارد ، افضل است از عمل شصت سال.(3)
روايت حِميري در عظمت عيد غدير ، و نماز وارد در آن
سيد در اقبال آورده است از محمدبن علي طرازي در كتاب خود با اسنادش به عبدالله بن جعفر حميري كه او گفت : روايت كرد براي ما هارون بن مسلم ، از ابوالحسن لئثي از عبدالله جعفربن محمد كه به حضار خود ، از مواليان و شيعيان خود گفت : آيا میشناسيد روزي را كه خداوند اسلام را به آن مشيد نمود و علائم و آيات دين را بدان ظاهر كرد و آن روز را عيد براي ما و موالي و شيعه ما قرار داد؟!
گفتند : خدا و رسول او و فرزند رسول او داناترند. آيا روز فطر است آن روز اي آقاي ما ؟ گفت : نه.
گفتند: آيا روز عيد قربان است؟
حضرت گفت : نه ، آن دو روز، بزرگ و شريف هستند و ليكن روز امناء دين از آن دو اشرف است و آن روز هجدهم ذوالحجه است. رسول خدا چون از حجه الوداع فارغ شد و به غدير خم رسيد ، خداوند عزوجل جبرائيل را امر نمود تا در آستان قرب ظهر بر پيغمبر در آن روز فرود آيد و او را امر كند تا قيام به ولايت اميرالمومنين بنمايد و او را به عنوان رئيس و سيد قوم براي مردم پس از خود منصوب كند و او را بعد از خود خليفه و جانشين خود قرار دهد.
جبرائيل به نزد پيامبر آمد و به او گفت : يا حبيبي ! خداوند تو را سلام میرساند و میگويد : امروز بايد قيام كني به ولايت علي ، براي آنكه پس از خودت براي امت سيد و رئيس باشد تا مردم به عنوان شاخص در امور خود به او رجوع كنند و به منزله خود تو ، نسبت به امت بوده باشد.
پيامبر گفت: يا حبيبي جبرئيل! من ميترسم از دگرگوني اصحاب خودم كه به او ظلم و ستم كنند و او را به مهلكه و شدت بيفكنند و آنچه را كه از بغض و كينه و حسد ، از او در دل پنهان دارند ظاهر سازند!
جبرائيل عروج كرد و درنگي نكرد كه به امر خدا هبوط نمود و گفت:
يَا ايُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ!
پيغمبر صلي الله و عليه و آله و سلم از روي وحشت و ترس و دهشت ( ذَعِراً مرعوباً خائفاً ) برخاست در حالي كه ريگهاي بيابان به شدت داغ بود و دو قدم مبارك از حرارت آفتاب سوخته بود و امر كرد تا آن مكان را نظيف كنند و آنچه از خار در زير چند درخت است پاك كنند و اين كار انجام شد.
پس از اين ندا داد: الصلاه جامعة مسلمين مجتمع شدند و در ايشان ابوبكر و عمر و عثمان و ساير مهاجر و انصار هم بودند و به خطبه برخاست و داستان ولايت را ذكر كرد و همه مسلمين را در پذيرش آن ملزم ساخت و به آنها اعلام نمود كه : خداوند او را به چنين قيامي و اقدامي امر كرده است.
جماعتي گفتند با خود آنچه را كه گفتند و با خود به رازگويي و نجوي پرداختند.
نماز و دعاي وارد در روز عيد غدير
چون صبح روز عيد غدير شود ، لازم است كه ابتداي روز ( صدر نهار ) غسل كرده و اينكه مومن نظيف ترين لباس هاي خود را بپوشد و فاخرترين آنها را در بر كند و عطر و طيب استعمال كند و دست به دعا بگشايد و بگويد: اللَّهُمَّ اِنَّ هَذَا الْيَوْمَ الَّذِي شَرَّفْتَنَافِيهِ بِوَلايَهِ وَلَيَّكَ عَلِيٍّ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ وَ جَعَلْتَهُ اَميرِالْمُومِنينَ وَ اَمَرْتَنَا بِمُواَلَاتِهِ وَ طَاعَتِهِ وَ انْ نَتَمَسَّكَ بِمَا يُقَرِّبُنَا اِلَيْكَ وَ يُزْلِفُنَا لَدَيْكَ اَمْرُهُ وَ نَهْيُهُ!
اَللَّهُم قَدْ قَبِلْنَا امْرَكَ وَ نَهْيَكَ وَ أطَعْنَا لِنَبِيِّكَ وَ سَلَّمْنَا وَ رِضينَا فَنَحْنُ مَوَالِي عَلِيٍّ عليه السلام و اوْلِيائِهِ كَمَا امَرْتَ نُوَالِيهِ وَ نُعَادِي مَنْ يُعَادِيهِ وَ نَبرْاُ مِمَّنْ يَبْرَاُ مِنْهُ وَ نُبْغِضُ مَنْ ابْغَضَهُ وَ نُحِبُّ مَنْ احَبَّهُ وَ عَلِيٌّ مَوْلانَا كَمَا قُلْتَ وَ امامُنا بَعْدَ نَبِينَا كَمَا امَرْتَ. (4)
و چون وقت ظهر فرا رسيد ، با بصيرت و سكون و وقار و هيبت و خشوع ، در جاي خود قرار گير و بگو : اَلْحَمْدُ للهِ رَبِّ الْعالَمينَ كَمَا فَضَّلَنَا في دِينِهِ عَلَي مَنْ جَحَدَ وَ عَنَدَ وِفِي نَعيمِ الدُّنْيَا مِمَّنْ عَمدَ وَهَدانَا بِمُحَمَّدٍ نَبيِّهِ وَ شَرَّفَنَا بِوَصِيّهِ وَخَليفَتِهِ في حَيوَتِه وَ بَعْدَ مَمَاتِهِ اميرِالْمُوْمِنينَ ، اللَّهُمَّ انَّ مُحَمَّداً نَبِيُّنَا كَمَا امَرْتَ وَ عَلْيًّا وَ مَوْلانَا كَمَا اقَمْتَ وَ نَحْنُ مَوَالِيِه وَ اوليَاوُهُ. (5)
و پس از آن برخيز و دو ركعت براي خدا نماز شكر بجاي آور: در ركعت اول حمد و سوره قدر و در ركعت دوم حمد و سوره توحيد را بخوان و قنوت بگير و ركوع بنما و نماز را تمام كن و سلام بده و پس از نماز خود را به سجده بيافكن و در حال سجده بگو:
اللَّهُمَّ انَّا الَيْكَ نُوَجِّهُ وُجُوهِنَا في يَوْمِ عِيدِنَا الَّذي شَرَّفْتَنَا فيهِ بِوَلايَتهِ مَوْلانَا اميرِالْمُوْمنينَ عَلِيِّ بْنِ ابيطالبٍ صَلي اللهُ عليهِ ، عَلَيْكَ نَتَوَكَّلُ ، وَ بِكَ نَسعتَينُ في اُمُورِنا.
اللَّهُمَّ لَكَ سَجَدَتْ وُجُوهُنَا وَ اشْعَارُنَا وَ ابْشَارُنَا وَ جُلُودُنَا وَ عُرُوقُنَا وَ اعْظُمُنَا وَ اعْصَابُنَا وَ لُحُومُنَا وَ دِمَاوُنَا.
اللَّهُمَّ ايَّاكَ نَعْبُدُ وَ لَكَ نَخْضَعُ وَ لَكَ نَسْجُدُ عَلَي مِلَهِ اِبْراهيمَ وَ دِينِ مُحَمَّدٍ وَ وَلايَهِ عَلِيٍّ صَلَواتُكَ عَلَيْهِمْ اجْمَعينَ ، حُنَفاءَمُسْلِمينَ وَ مَا نَحْنُ مِنَ الْمُشْرِكينَ وَ لا مِنَ الْجَاحِدينَ.
اللَّهُمَّ الْعَنِ الْجَاحِدِينَ الْمُعَانِدينَ الْمَخَالِفينَ لامْرِكَ وَ امْرِ رَسُولِكَ اللَّهُمَّ الْعَنِ الْمُبْغِضِينَ لَهُمْ لَعْناً كَثِيراً لايَنْقَطِعُ اوَّلُهُ وَلا يَنْفَدُ آخِرُهُ.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ ثَبِّتْنَا عَلَي مُوَالاتِكَ وَ مُوَالَاهِ رَسُولكَ وَ آلِ رَسُولِكَ وَ مُوَالاهِ اميرِالْمُؤْمِنينَ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِمْ.
اللَّهُمَّ آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَهً وَ فِي الآخِرَهِ حَسَنَهً وَ احْسِنْ مُنْقَلبَنَا يَا سَيِّدَنَا وَ مْولانَا. (6)
و سپس بخور و بياشام و اظهار سرور و شادماني كن و برادرانت را اطعام كن و در بر و احسان به آنها زياده روي كن و به جهت اعظام و بزرگداشت اين روزت، در برآوردن حاجات برادرانت اقدام كن و به جهت خلاف با آنانكه در اين روز ، اظهار غم و حزن و اندوه كردند ، ضَاعَفَ اللهُ حُزْنَهُمْ وَ غَمَّهُمْ ، تو به برادرانت بپيوند و در قضاء حوائج آنها كوشا باش؟! (7)
و علامه اميني آورده است: با باسناد كليني از حسين بن حسن حسيني از محمد بن موسي همداني از علي بن حسان واسطي از علي بن حسين عبدي كه او گفت از حضرت عبدالعظيم شنيدم كه گفت:
صِيَامُ يَوْمِ غَدِيرِ خُمٍّ يَعْدِلُ عِنْدَاللهِ في كُلِّ عَامٍ مِاَهَ حِجَّهٍ وَ مَاَهَ عُمْرَهٍ مُبْرُورَاتٍ مُتَقَبَّلاتٍ وَ هُوَ عِيدُاللهِ الاكْبَرُـ الحديث.(8)
((حضرت صادق عليه السلام میگفت : روزه گرفتن در روز غدير معادل است در هر سالي كه انجام داده شده ، در نزد خداوند با صد حج مبرور و با صد عمره مبروره پذيرفته و قبول شده است و آن نيز بزرگترين عيد خداوند است)).
و در مختصر بصائرالدرجات با اسناد خود از محمدبن علاء همداني واسطي و يحي بن جريح بغدادي روايت نموده است كه آن دو نفر گفتند: ما با يكديگر به قصد ملاقات و ديدار ااحمدبن اسحق قمي : صاحب و راوي از امام ابي محمد عسكري و متوفي در 260 در شهر قم روان شديم و در را كوفتيم ، دختركي عراقيه از منزل به سوي ما آمد و ما از او پرسيديم كه میخواهيم احمد بن اسحق را زيارت كنيم!
دخترك گفت: او مشغول انجام اعمال عيد است زيرا كه امروز روز عيد است!
ما تعجب كرديم و با خود گفتيم: سبحان الله! اعياد شيعه چهار است : قربان و فطر و جمعه و غديرـ الحديث.(9)
و از كتاب النشر و الطي از حضرت رضا در ضمن حديث طويلي آمده است كه : روز غدير روز تهنيت است و چون مومني برادرش را ببيند ، بگويد:
الْحَمْدُللهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوِلايَتِهِ اميرِالْمومنينَ وَ الائِمَّهِ عَلَيْهِمُ السَّلامُ. (10)
(( حمد و سپاس مختص خداوند است كه ما را از چنگ زدگان و در آويختگان به ولايت اميرمومنان و امامان طاهرين عليهم السلام قرار داد.
و از كتاب محمدبن علي طرازي ، از حضرت صادق در ضمن حديثي آمده است كه : چون برادر مومنت را در روز غدير ديدي ، بگو:
الْحَمْدُللهِ الَّذِي اكْرَمَنَا بِهَذَالْيَوْمِ وَ جَعَلَنا مِنَ الْمُوْمنينَ وَ جَعَلَنَا مِنَ الْمُوْفينَ بِعَهْدِهِ الَّذي عَهِدَهُ الَيْنَا وَ مِيثَاقِهِ الَّذِي وَاَثَقَنا بِهِ مِنْ وِلايَتِه وُلاهِ امْرِهِ وَ الْقُوَّامِ بِقِسْطِهِ وَ لَمْ يَجْعَلْنَا مِنَ الْجَاحِدِينَ وَ المُكَذِّبِينَ بِيَوْمِ الدِّينِ.(11)
حمد و سپاس مختص خداوندي است كه ما را بدين روز مكرم و گرامي داشت و ما را از مومنين قرار داد و ما را ازوفا كنندگان به عهد خود كه با ما عهد نمود و به ميثاق خود كه ما را بر آن ملتزم ساخت ، از ولايت واليان امرش و برپادارندگان آئين قسط و عدلش قرار داد و ما را از منكران و رد كنندگان پاداش ننمود.
دعا و روزه و زيارت أميرالمؤمنين عليه السّلام در عيد غدير
و در روز غدير ، دعاهاي مختصر و مطول وارد شده است و ادعيه مطوله را مرحوم سيد ابن طاووس ، اعلي الله تعالي درجته از حضرت صادق و از بعضي كتب عتيقه و روايت شيخ مفيد آورده است.(12)
و در آن روز ، زيارت مخصوصه مولي الموالي اميرالمومنين وارد است كه آن حضرت را از نزديك و يا از دور زيارت كنند ، از جمله زيارتي است كه از حضرت صادق وارد شده است و ابن طاووس از عدهای از مشايخ شيعه از ابوعبدالله محمدبن ااحمد صفواني در كتاب خود با اسنادش به آن حضرت آورده است كه : اگر در روز غدير در مضهد مولانا اميرالمومنين بودي ، بعد از نماز و دعا به قبر آن حضرت نزديك شو و اگر دور بودي اشاره و ايماء كن و اين دعا را بخوان : اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي وَلِيِّكَ وَ اخِي نَبِيِّكَ وَ وَزِيِرهِ وَ حَبيبِهِ وَ خَليلِهِ وَ مَوْضِعِ سِرِّهِ وَ خِيَرَيِهِ مِنْ اُسْرَتهِ وَ وَصِيِّهِ ـ الخ. (13)
و از جمله زيارات ، زيارت امين الله معروف است كه ابن طاووس در زيارت غدير آورده است. سيد گويد: فصل در آنچه ما ذكر میكنيم در تعيين زيارت مولانا علي در روز غدير.
بدان كه ما در كتاب مصباح الزائر و جناح المسافر بسياري از روايات طويله را كه از انجام آن خصوص چنين ميقاتي يعني روز غدير تنگ است ، آورده ايم ، چون در روز غدير بخصوصه زيارت هايي وارد شده است كه در كتاب مسره از كتاب مزار ابن ابي قره وارد است و آنها زيارت هاي روز غدير است كه ما آنها را از جماعتيتا برسد به ابن ابي قره روايت میكنيم:
از جمله آنكه ابن ابي قره میگويد: به ما خبر داد محمدبن عبدالله كه : به ما خبرداد پدرم كه : به ما خبر داد حسن بن يوسف بن عميره كه : به ما خبر داد پدرم كه : به ما خبرداد جابربن يزيدبن جعفي از حضرت ابوجعفرمحمدبن علي خانه مسكوني خود را ، چادري از مو قرار داد و در بيابان سكني گزيد و چندين سال در بيابان درنگ كرد زيرا كه كراهت داشت در ميان مردم باشد و مخالطه و ملابسه و رفت و آمد داشته باشد.
و دابش اين بود كه: از محل اقامت خود در بيابان براي زيارت پدرش و جدش به عراق میرفت وكسي را از اين كارش آگاه نمي كرد.
زيارتهاي أميرالمؤمنين عليه السّلام در روز غدير
حضرت محمدبن علي فرمود: پدرم كه سلام خدا بر او باد ، براي زيارت اميرالمومنين رسيد ، آنقدر گريست كه بر محاسنش از اشكهاي چشمانش جاري شد و پس از آن گفت: السَّلامُ عَلَيْكَ يَا اميرَالْمُومنينَ وَ رَحْمَهُ اللهِ وَ بَرَكَاتُهُالسَّلامُ عَلَيْكَ يَا امينَ اللهِ في ارْضِهِ وَ حُجَّتَهُ عَلَي عِبَادِهِ و تا رسيد به جمله: مشغوله عن الدنيا بحمدك و ثنائك. در اين حال گونه خود را به روي قبر گذاشت و گفت: اللهم ان قلوب المخبتين اليك و الهة تا رسيد به جمله : و غايه رجائي ، في منقلبي و مثواي.
جابر جعفي گويد: حضرت باقر به من گفتند : اين كلام را كسي نمي گويد و بدين دعا احدي از شيعه ما در نزد قبر اميرالمومنين و يا قبور يكي از ائمه دعا نمي كند مگرآنكه دعاي او در طي محفظهای از نور نوشته میشود و به خاتم محمد مهر میخورد و همين طور محفوظ می ماند تا آن را به قائم آل محمد بسپارند و قائم آل محمد با او به بشارت و تحيت و كرامت ملاقات میكنند. انشاءالله.(14)
جابر گويد : من اين حديث را از حضرت باقر براي حضرت صادق نقل كردم ، آن حضرت فرمود: اين را اضافه كن كه : چون خواستي از يكي از امامان وداع كني بگو:
السلام عليك ايها الامام و رحمه الله و بركاته! استودعك الله و عليك السلام و رحمه الله! امنا بالرسول و بما جئتم به و بما دعوتم اليه! الهم لاتجعله آخرالعهد من زيارتي وليك ، اللهم لاتحرمني ثواب مزاره الذي اوجبت له و يسرنا العود اليه انشاء الله.(15)
ابن طاوس پس از نقل اين زيارت معتبره ، از كتاب مزار ابن ابي قره میگويد: من میگويم : حضرت صادق هم قبر اميرالمومنين را به نحو همين زيارت با نظير همين عبارات زيارت كردهاند و به جهت خوف اطاله ، من از ذكر آن خودداري میكنم.
و جد من ابو جعفر طوسي (16)، اين زيارت را براي روز غدير از جابر جعفي از حضرت باقر روايت كرده است كه : مولانا علي بن الحسين اميرالمومنين را با اين زيارت در روز غدير ، زيارت كردهاند و در الفاظ آن اختلافي است و وداع نيز ذكر كرده نشده است.(17)
و از جمله اعمال عيد غدير، روزه داشتن است كه : در طي مطالب اين بحث بسياري از روايات خاصه و عامه در فضيلت روزه اين روز ، گذشت و ثواب شصت ماه روزه و هشتاد ماه روزه و شصت سال روزه و شصت ماه روزه در ماههاي محرم در آنها ذكر شده است.
اينك روايتي نقل میكنيم از ابن طاووس از كتاب محمدبن علي طرازي از ابوالحسن عبدالقاهر كه در بان حضرت موسي بن جعفر و حضرت جواد ابوجعفر محمدبن علي بوده است كه او میگويد : حديث كرد براي من ابوالحسن : علي بن حسان واسطي در شهر واسط در سنه سيصد و او می گويد: حديث كرد الصادق بر او و بر پدران و پسران او درود باد كه میگفت:
صوم يوم غدير خم يعدل صيام عمرالدنيا لوعاش انسان عمر الدنيا ثم لوصام ما عمرت الدنيا لكان له ثواب ذلك. وصيامه يعدل عندالله عزوجل ماه حجه و ماه عمره و هو عيدالله الاكبر.
و ما بعث الله عزوجل نبيا الو تعيد في هذاليوم و عرف حرمته و اسمه في السماء يوم العهد المعهود و في الارض يوم الميثاق الماخوذ و الجمع المشهودـ الحديث. (18)
روزه داشتن در روز غدير خم معادل است با روزه داشتن عمر دنيا ، اگر فرضا انساني بقدر عمردنيا عمر كند و به اندازه عمر دنيا روزه بگيرد ، در اين صورت ثواب اين روزهها براي او خواهد بود.
روزه داشتن در روز غدير در نزد خداوند عزوجل بقدر ثواب صدحج و صد عمره است و در روز عيد غدير بزرگترين عيد است و خداوند عزوجل پيغمبري را مبعوث نكرده است مگر آنكه در اين روز مراسم عيد گرفتن برپا داشته است و حرمت اين روز را شناخته است. اسم روز غدير در آسمان روز عهد معهود است و در زمين روز ميثاق ماخوذ و روز جمع مشهود است.
ثواب افطاری دادن به مومن در روز عید غدیر
و از جمله مثوبات و قربات در روز غدير افطار دادن مومنين است كه در آن تاكيد شده است.
سيدبن طاووس از كتاب النشروالطي روايت مفصلي را در فضيلت روز غدير ذكر میكند كه از جمله فقرات آن اين است كه حضرت رضا میفرمايد: و يوم تفطير الصائمين فمن فطر فيه صائما مومنا كان كمن اطعم فئاما [8 ] و فئاما الي ان عد عشرا ، ثم قال اوتدري ما الفئام؟! قال : لا! قال: ماة الف و هو يوم التهنيه نهني بعضكم بعضا.(19)
روز غدير روز افطار دادن روزه داران است. پس كسي كه در آن روز يك روزه دار را كه مومن باشد ، افطار دهد ، مانند آن است كه يك فئام و يك فئام ديگر تا آنكه آن حضرت ده فئام را شمردند ، اطعام كرده باشد و پس از اين سخن حضرت فرمود: میداني فئام چيست؟
گفتم نه ! حضرت فرمود: يك فئام ، صدهزار نفر است.
سر زیاد بودن ثواب اعمال وارده در روز عید غدیر
و روز عيد غدير ، روز تهنيت و مبارك باد گفتن است و از شما بعضي بعض ديگر را تهنيت میگويد!
باري بر اساس آنچه را كه در معادشناسي آورده ايم (20) كه ثواب و پاداش عمل بر حقيقت و باطن عمل است و برنيت و درجه خلوص و ربطي كه عمل با خدا پيدا میكند و رفع حجاب و پرده مینمايد و تقرب واقعي به خدا میآورد ، روشن میشود كه : چگونه اين مثوبات عظيم و جزاهاي گرانقدر بر اعمال روز غدير مرتب میگردد زيرا تا عمل از روي اخلاص نباشد و شائبه ريا و سمعه و ساير اعرض باشد ، ارزشي ندارد. پس حقيقت صحت اعمال منوط و مربوط به عدم انكار خدا و پيامبر خدا و از جمله ولايت است كه چون طبق خط مشي الهي در صراط مستقيم قرب ، راه را میپيمايد ، مورد قبول واقع میشود. وبهرانداره كه عمل از چاشني محبت و خلوص و صفا و وفا و واقعيت بيشتر اشرب شده باشد ، قيمتش افزونتر می شود.
روز غدير كه روز تمايز حق از باطل و روز تشكيل صفوف جنود الهي در برابر تشكيل جنود شيطاني است ، روز امتحان و بلاء عظيم است و روز جدا شدن ظاهر و صورت از حقيقت و واقع و معني و باطن است.
روز غدير كه روز محاربه و لشكرشي شيطان با خداست و روز تجلي ولايت است ، هركس در صف مومنين قرار گيرد و فرمايش رسول خدا را صحه بگذارد و آيات نازله در قرآن را بپذيرد و ولايت علي را طوعا و رغبه بدون اكراه و اجبار بر طوق گردن نهد ، وطوع و تبيعيت را به جان و دل و آغوش روان و روح خود بگيرد ، معلوم میشود كه چقدر ارزش و بها دارد و بنابراين اين روز غدير روز امتحان نهائي است ، روز قبول شدن و مردود شدن است. و همه میدانند كه زحمات يكسال و يا يكدوره و يا يك عمر ، عمر محصل ، در يك روز امتحان تجلي می كند. پس هر ساعتي از روز امتحان ارزش ساعتها را دارد و شاگرد مدرسه اگر در اوقات عادي يك هفته و يا بيشتر هم اگر احيانا به مدرسه نرود ، قابل جبران است ، ولي تعطيل يكساعت در روز امتحان مساوق و مساوي با خط باطل كشيدن بر روي تمام رنجها و تعبها و تحمل مشكلت سالانه است.
حالا اگر كسي روز غدير را محترم بدارد ، كلام خدا و رسول خدا و خليفه خدا را محترم داشته است. پس يك روز غدير معادل با عمر دهر ، ويك ساعت آن معادل با روزها و ماهها و يك دقيقه و لحظه آن مساوي با روزهاي ديگر است و هلم اجراً. و عليهذا اگر كسي بدون الزام و اكراه ، يك روز غدير را با روزۀ مستحبي به مِهر علي و به محبّت ولايت ، و به پاسخ مثبت دادن به نداي حقّ ، لبيّك گيود ، هر لحظه از تشنگي و گرسنگي را كه ميبرد ، مساوق با روزها و ماهها از ساير ايّام است و لذا هيچ تعجّبي كه ندارد هيچ ، بلكه طبق موازين عقليّه و فطريّه ، اين پاداشهاي عظيم براي عاملان ، در روز عيد غدير كه بدون شكّ ناشي از پذيرش ولايت و ربط با آن حضرت است ، صحيح و ثابت است .
اين است مكتبه شيعه ، و اين است سعه و گشايش و واقعيّت و أوج محبت و مودّت و ايثار و حقيقتي كه از آن موج ميزند ، و همچون فوّاره فوران دارد . امّا بيچاره و مسكين مكتب عامّه است كه خشك و بدون محتوي ، چون برسند به روايتي صحيح كه از رسول خدا رسيده است بر آنكه : روزه در روز غدير معادل با شصت ماه روزه است، خود را گم ميكنند و ميگويند : چطور ميشود روزۀ يك روز آنهم مستحبّ نه واجب ، ثواب شصت ماه روزه را داشته باشد؟
1 ـ اين روايت را تا اينجا در «مصباح المتهجّد» ص 513 آورده است .
2 ـ اين تتمه را در «إقبال» در ص 473 و ص 474 ، آورده است .
3 ـ «خصال» ، طبع مطبعۀ حيدري ، باب الاربعة ، ص 264 .
4 ـ بار پروردگارا ! امروز روزي است كه تو ما را به ولايت وليّ خودت ، علي عليه السّلام مُشَرَّف كردي ! و او را أميرمؤمنان قرار دادي ! و تو ما را به موالات و اطاعت او امر نمودي ! و به ما امر كردي كه به آنچه ما را به تو نزديك ميكند ، و امر و نهي علي ما را مقرّب درگاه تو ميسازد ، تمسّك كنيم ! بار پروردگارا ! ما امر تو را و نهي تو را پذيرفتيم ! و اطاعت از پيغمبر تو كرديم ! و تسليم شديم و راضي گشتيم ! پس ما از مواليان علي عليه السّلام هستيم ، و از مواليان أولياء او هستيم همانطور كه به ما امر فرمودي تا ولايت او را داشته باشيم ، و با كسي كه با و دشمني ميكند دشمن باشيم و بيزار و متنفّر باشيم از آن كسي كه از او بيزار است ، و مبغوض داشته باشيم كسي را كه علي را مبغوض دارد و دوست داشته باشيم آن كس را كه علي را دوست دارد . و علي عليه السّلام همچنانكه تو گفتي مولاي ماست ، و همچنانكهامر كردي بعد از پيغمبر ما صلّي الله عليه وآله وسلّم امام ماست .
5 ـ حمد و سپاس مختصّ خداوندي است كه ما را در دين خودش ، برتري و فضيلت بخشيد ، بر آن كسي كه انكار كرده و از جادّۀ حقّ انحراف ورزيده است ، و در نعمتهاي دنيوي بر بسياري از آن كساني كه آنان را مبتلا به رنج و تعب و درد ساخته است ، و ما ره به محمّد پيامبر خود كه درود بر آو و آل و باد هدايت بخشيده است ، و ما را به وصيّ او و خليفۀ او در زمان حيات و مماتش أميرالمؤمنين عليه السّلام رهبري نموده است . بار پروردگارا ! محمّد صلّي الله عليه وآله وسلّم همانطوري كه تو امر كريد پيغمبر ماست و علي عليه السّلام همانطور كه تو او را اقامه نمودي و بپا داشتي ، مولاي ماست . و ما از مواليان و أولياء او ميباشيم .
6 ـ بار پروردگارا ! ما در اين روز عيدمان كه تو ما را به ولايت أميرالمؤمنين علي بن أبيطالب عليه السّلام شرف بخشيدي ، چهرهها و صورتهاي خود را متوجّه تو ميكنيم ، و به تو توكّل مينمائيم ، و در امور خود از تو ياري ميطلبيم ! بار پروردگارا براي تو سجده كرده است چهرههاي ما ، و موهاي ما ، وپوستهاي ما ، و رگهاي ما ، و استخوانهاي ما ، و أعصاب ما ، و گوشت هاي ما ، و خونهاي ما ، بار پروردگارا ! ما فقط تو را ميپرستيم ، و براي تو خضوع داريم و براي تو سجده مينمائيم بر ملّت ابراهيم و دين محمّد و ولايت علي كه درود تو بر تمام آنها بد ! ما پيوسته از باطل به سوي حق ميگرائيم و از تسليم شدگان و اسلام آوردان ميباشيم ، و از مشركان و منكران نميباشيم ! بار پروردگارا ! دور باش نفرت و لعنت خود را بفرست براي منكران و متجاوزان و مخالفان امرت و امر رسولت صلّي الله عليه وآله و سلّم . بار پروردگارا ! دور باش نفرت و لعنت خود را بفرست براي دشمنان و بغض داران ايشان ، لعنت بسياري كه اوّل و آخر نداشته باشد . بار پروردگارا ! درود خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و ما را بر موالات خودت و بر موالات رسولت و آل رسولت و موالات اميرالمؤمنين عليه السّلام ثابت بدار . بار پروردگارا ! در دنيا بما حسنه عنايت بفرما و در آخرت بما حسنه عنايت بفرما و آيندۀ ما را نيكو بگردان اي آقاي ما ، و اي مولاي ما .
7 ـ «اقبال» ص 474 و ص 475 .
8 ـ «الغدير» ، ج 1 ، ص 286 و ص 287 .
9 ـ «الغدير» ، ج 1 ، ص 286 و ص 287 .
10 ـ «اقبال» ، ص 464 .
11 ـ «اقبال» ، ص 476 .
12 ـ «اقبال» ، ص 476 تا ص 493 .
13 ـ «اقبال» ، ص 493 ئ ص 494 .
14 ـ اين زيارت را تا اينجا در «مصباح المتهجد» ص 514 و ص 515 مرسلاً از جابر جُعفي روايت كرده است .
15 ـ سلام خدا و رحمت خدا و بركات خدا بر تو باد اي امام ! من تو را به خدا ميسپارم و سلام و رحمت خدا براي تو باشد ! ما به رسول خدا ايمان آورديم ، و به آنچه شما ايمان آورديهايد و به آن دعوت كردهايد ايمان آوردهايم ! بار پروردگارا ! از ثواب زيارت مزار او كه بر ما واجب كردي ، ما را محورم منما و بازگشت به اين زيارت را براي ما آسان بنما إنشاءالله تعالي .
16 ـ علي بن طاوس از طرف پدر از أولاد طاوس است ، و طاوس از اولاد حضرت امام حسن مجتبي است ، بدين ترتيب ، علي بن موسي بن جعفر بن أحمد بن محمّد بن أحمد بن محمّد الطاوسي بن اسحق بن حسن بن محمّد بن سليمان بن داود بن حسن المُثني بن الإمام المجتبي الحسن بن علي بن أبيطالب عليهما السّلام (الكني و الالقاب) ج 3 ، ص 299 و تنقيح المقال ، ج 2 ، ص 311) و از طرف مادر نوۀ دختري ابن ادريس ، پسر نوۀ دختري شيخ طوسي است و برادر پدري و مادري سيّد احمد بن طاوس است (ريحانة الادب ،ج 8 ، ص 76) .
17 ـ «اقبال» ص 470 و ص 471 .
18 ـ «اقبال» ، ص 476 ، و «بحار الانوار» طبع كمپاني ، ج 2 ، ص 314 .
19 ـ فِئآم در لغت به معناي جماعت از مردم است و در اينجا بخصوص حضرت ميفرمايد كه: اين جماعت از مردم را كه ثواب روزه دادن دارد، منظور يكصد هزار نفر است .
20 ـ «اقبال» ص 464 .
21 ـ در مجلسِ نهم و دَهُم از جلد اوّل ، و در مجلس شصت و سوّم از جلد نهم .
|