_______________________________________________________________
هو العليم
اهمیت روزه درتحصیل ملکه تقوی
تفسیر آیه:
یا ایها الذین امنوا کتب علیکم الصیام
کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون.
حضرت علامه آیت الله حاج سید محمد حسین حسینی طهرانی
_______________________________________________________________
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الصّلاة علی محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی أعدائهم
أجمعین من الآن إلی قیام یوم الدّین
یا ایها الذین امنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون.[1]
خطاب حضرت باری تعالی است با مؤمنین؛ گرچه کفّار نیز مانند مؤمنین مکلّف به فروعند، لکن به جهت آنکه مؤمنین اینگونه خطابات را تلقّی به قبول میکنند مخاطب قرار گرفتهاند.
«ای کسانی که ایمان آوردهاید بر شما روزه داشتن واجب شد همچنان که بر امم سالفه که قبل از شما بودهاند نیز واجب شده است؛ و این وجوب روزه به علّت آنست که در مقام تقوی برآئید و خود را در مصونیّت الهی بیاورید.»
حقیقت تقوا
در «مجمع البیان» از حضرت صادق علیه السّلام روایت میکند که آن حضرت فرمودند:
لَذَّةُ ما فِی النِّداءِ أزالَ تَعَبَ العِبَادَةِ و العِناءِ.[2]
بدیهی است خدای مهربان که مؤمنین را ندا میکند و آنان را لایق خطاب قرار میدهد، هر سختی که در روزه است از بین میرود و شیرینی ندا دیگر تعبی نمیگذارد. و امّا جهت آنکه میفرماید: ¼کما کتب علی الذین من قبلکم¼ ، برای آنست که مؤمنین بدانند این تکلیف اختصاص به اُمّت پیغمبر آخر الزمان ندارد بلکه در امم پیشین بوده، و خود همین معنی که عمومیّت تکلیف است دشواری آنرا برای انسان آسان میکند که البَلِیَّةُ إذا عَمَّتْ طابَتْ.[3] و امّا جهت آنکه غایت و غرض از این تکلیف را تقوی قرار میدهد برای آنست که تقوی که بهترین فضیلت از فضائل انسانی است بر این فریضه استوار است و بدون روزه انسان به اوج این شرف نمیرسد.
تقوی به معنی پرهیز نیست، گرچه پرهیز از ناپسندیدهها لازمۀ آن است؛ بلکه تقوی به معنی مصونیّت و در حفظ و امان درآمدن است. وَقَی یَقِی وِقَایَةً و وَقْیًا به معنی حصان و حفظ [4] است. خدا میفرماید: شاید شما، و امید است که شما در مصونیّت الهی درآئید و از گزند نفس امّاره و شیطان بدین فریضۀ الهیّه در امان خدا و حفظ او قرار گیرید. و اگر ملکۀ تقوی در انسان جای گرفت دیگر برای او بیم و هراسی نیست. وساوس شیطانیّه و هواهای نفسانیّه در او نمیتواند اثری بگذارد؛ همانطور که در علوم مادّی برای وقایه و مصونیّت از آفت وسیلهای به کار میبرند.
شخصی که جوش اکسیژن یا برق میدهد ماسک میگیرد، غوّاص برای مصونیّت از درندگان تحت البحری لباس خاصّی در تن میکند و با خود کپسول اکسیژن میبرد، شخصی که به کره ماه میرود با لباس خاصّ و تنفّس خاصّْ خود را از فشار و حرارت و برودت و گازهای مختلفۀ هلاک کننده در مصونیّت میآورد. و همانطور که بواسطۀ تزریق آبله و واکسن وبا و طاعون در انسان سپر دفاع از مرض و سپر دفاع از میکرب نافذ و روان ایجاد میگردد، همانطور بواسطۀ ملکۀ تقوی یک نوع مصونیّت روحی برای انسان پیدا میگردد که با آن حفظ و امان انسان به میکربهای آلودۀ خفه کنندۀ معاصی مبتلا نمیشود؛ شهوات انسان را به زمین نمیکوبند، آرزوهای پست و زینتهای دلفریب عالم غرور در روح بلندمرتبۀ انسانْ زبون و خوار جلوه میکند، با عدل و میانهروی در جمیع امور بشر در صراط مستقیم حرکت میکند. گوئی در اثر این ملکۀ تقوی نفس او در کپسول ضدّ شهوات جای گرفته، و با تزریق آمپولهای صبر و صلاى و مجاهده و انفاق و ایثار و عدالت در مقام شامخی برآمده و نفس خود را واکسن کوبی کرده است.
حقیقت روزه فقط امساک در خوردن و آشامیدن نیست
روزه که حقیقتاً حظّ وافری از این معنی دارد در درجات اولیّۀ موادّ این تقوی قرار گرفته است. شخص روزهدار به علت کفّ نفس از شهوات و جلوگیری از افراط در لذائذ و کفّ نفس از ملتذّات بصری و سمعی و لسانی که از حدّ اعتدال خارج است خود را دائماً به این مصونیّت و ملکۀ تقوی نزدیک میکند و به مقام انسانیّت که حقّ انسان است میرسد؛ آن انسانیّتی که لذّات حیوانی را درخور روزی خود نمیداند و رزق خود را از مقام شامخ أبیتُ عِندَ رَبِّی یُطعِمُنی و یَسقینِی[5] میگیرد. و لذا باید دانست که حقیقت روزه نه فقط امساک در خوردن و آشامیدن و امثال آنهاست، بلکه امساک جوارح و اعضاء از جمیع بدیها و تجاوزات و امساک دل از غیر توجّه به خدا [است].
أمیرالمؤمنین علیه السّلام میفرماید:
کَم مِن صائِمٍ لَیسَ لَهُ مِن صیامِهِ إلاّ الجُوعُ و الظَّمَاُ، و کَم مِن قائِمٍ لَیسَ لَهُ مِن قیامِهِ إلاّ السَّهَرُ و العَناءُ، حَبَّذا نَومُ الأکیاسِ و إفطارُهُم![6]
«چه بسیار روزه داری که بهره از روزه خود ندارد جز تشنگی، و چه بسیار بپاخیزانی در شب که بهرهای از قیام خود ندارند جز بیداری و رنج، بَه بَه از خواب زیرکان و بَه بَه از إفطار آنها!»
خطبه پیامبر اکرم در فضیلت ماه مبارک رمضان
در کتاب «وسائل الشیعه» نقل میکند از «عیون الأخبار» عن محمّد بن بکران النقّاش عن احمد بن الحسن القطان و محمّد بن احمد بن ابراهیم المعاذی و محمّد بن ابراهیم بن اسحق المکتب کلّهم عن احمد بن سعید عن علیّ بن الحسن بن فضّال عن أبیه عن الرّضا علیه السّلام عن آبائه علیهم السّلام عن علیّ علیه السّلام:
حدیث شریف: أیُّها النّاسُ إنَّهُ قَد أقبَلَ إلَیکُم شَهرُ اللهِ إنَّ رَسولَ اللهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم خَطَبَنا ذاتَ یَومٍ فَقالَ: أیُّها النّاسُ! إنَّهُ قَد أقبَلَ إلَیکُم [علیکم] شَهرُ اللهِ بِالبَرَکَةِ و الرَّحمَةِ و المَغفِرَةِ؛ شَهرٌ هو عِندَ اللهِ أفضَلُ الشُّهورِ و أیّامُهُ أفضَلُ الأیّامِ و لَیالیهِ أفضَلُ اللَّیالی و ساعاتُهُ أفضَلُ السّاعاتِ. هو شَهرٌ دُعیتُم فیهِ إلَی ضیافَةِ اللهِ و جُعِلتُم فیهِ مِن أهلِ کَرامَةِ اللهِ؛ أنفاسُکُم فیهِ تَسبیحٌ و نَومُکُم فیهِ عِبادَةٌ و عَمَلُکُم فیهِ مَقبولٌ و دُعاؤُکُم فیهِ مُستَجابٌ. فاسألوا اللهَ رَبَّکُم بِنِیّاتٍ صادِقَةٍ و قُلوبٍ طاهِرَةٍ أن یُوَفِّقَکُم لِصیامِهِ و تِلاوَةِ کِتابِهِ؛ فَإنَّ الشَّقِیَّ مَن حُرِمَ غُفرانَ اللهِ فی هَذا الشَّهرِ العَظیمِ. و اذکُروا بِجوعِکُم و عَطَشِکُم فیهِ جوعَ یَومِ القیامَةِ و عَطَشَهُ، و تَصَدَّقوا عَلَی فُقَرائِکُم و مَساکینِکُم، و وَقِّروا کِبارَکُم، و ارحَموا صِغارَکُم، و صِلوا أرحامَکُم، و احفَظوا ألسِنَتَکُم، و غُضُّوا عَمّا لا یَحِلُّ النَّظَرُ إلَیهِ أبصارَکُم و عَمّا لا یَحِلُّ الاستِماعُ إلَیهِ أسماعَکُم، و تَحَنَّنوا عَلَی أیتامِ النّاسِ یُتَحَنَّن عَلَی أیتامِکُم، و توبوا إلَی اللهِ مِن ذُنوبِکُم، و ارفَعوا إلَیهِ أیدِیَکُم بِالدُّعاءِ فی أوقاتِ صَلاتِکُم، فَإنَّها أفضَلُ السَّاعاتِ یَنظُرُ اللهُ عَزَّوجَلَّ فیها بِالرَّحمَةِ إلَی عِبادِهِ[7] یُجیبُهُم إذا ناجَوهُ و یُلَبِّیهِم إذا نادَوهُ و یُعطِیهِم إذا سَألوهُ و یَستَجیبُ لَهُم إذا دَعَوهُ. أیُّها النَّاسُ! إنَّ أنفُسَکُم مَرهونَةٌ بِأعمالِکُم فَفُکُّوها بِاستِغفارِکُم، و ظُهورَکُم ثَقیلَةٌ مِن أوزارِکُم فَخَفِّفُوا عَنها بِطولِ سُجودِکُم؛ و اعلَموا أنَّ اللهَ[8] أقسَمَ بِعِزَّتِهِ أن لا یُعَذِّبَ المُصَلِّینَ و السّاجِدینَ و أن لا یُرَوِّعَهُم بِالنّارِ یَومَ یَقومُ النّاسُ لِرَبِّ العالَمینَ. أیُّها النّاسُ! مَن فَطَّرَ مِنکُم صائِمًا مُؤمِنًا فی هَذا الشَّهرِ کانَ لَهُ بِذَلِکَ عِندَ اللهِ عِتقُ نَسَمَةٍ و مَغفِرَةٌ لِما مَضَی مِن ذُنوبِهِ. قیلَ: یا رَسولَ اللهِ! فَلَیسَ کُلُّنا3 یَقدِرُ عَلَی ذَلِکَ. فَقالَ صلّی الله علیه و آله و سلّم: اتَّقوا اللهَ4 [النّارَ و لَو بِشِقِّ تَمرَةٍ اتَّقوا النّارَ] و لَو بِشَربَةٍ مِن ماءٍ. أیُّها النّاسُ! مَن حَسَّنَ مِنکُم فی هَذا الشَّهرِ خُلُقَهُ کانَ لَهُ جَوازًا عَلَی الصِّراطِ یَومَ تَزِلُّ فیهِ الأقدامُ، و مَن خَفَّفَ فی هَذا الشَّهرِ عَمّا مَلَکَت یَمینُهُ خَفَّفَ اللهُ عَلَیهِ حِسابَهُ، و مَن کَفَّ فیهِ شَرَّهُ کَفَّ اللهُ عَنهُ غَضَبَهُ یَومَ یَلقاهُ، و مَن أکرَمَ فیهِ یَتِیمًا أکرَمَهُ اللهُ یَومَ یَلقاهُ، و مَن وَصَلَ فیهِ رَحِمَهُ وَصَلَهُ اللهُ بِرَحمَتِهِ یَومَ یَلقاهُ، و مَن قَطَعَ فیهِ رَحِمَهُ قَطَعَ اللهُ عَنهُ رَحمَتَهُ یَومَ یَلقاهُ، و مَن تَطَوَّعَ فیهِ بِصَلاةٍ کَتَبَ اللهُ لَهُ بَراءَةً مِنَ النّارِ، و مَن أدَّی فیهِ فَرضًا کانَ لَهُ ثَوابُ مَن أدَّی سَبعینَ فَرِیضَةً فیما سِواهُ مِنَ الشُّهورِ، و مَن أکثَرَ فیهِ مِنَ الصَّلاةِ عَلَیَّ ثَقَّلَ اللهُ میزانَهُ یَومَ تَخِفُّ المَوازینُ، و مَن تَلا فیهِ آیَةً مِنَ القُرآنِ کانَ لَهُ مِثلُ أجرِ مَن خَتَمَ القُرآنَ فی غَیرِهِ مِنَ الشُّهورِ. أیُّها النّاسُ! إنَّ أبوابَ الجِنانِ فی هَذا الشَّهرِ مُفَتَّحَةٌ فَاسألوا رَبَّکُم أن لا یُغَلِّقَها عَنکُم [عَلَیکُم]، و أبوابَ النِّیرانِ مُغَلَّقَةٌ فَاسألوا رَبَّکُم أن لا یُفَتِّحَها عَلَیکُم، و الشَّیاطینَ مَغلولَةٌ فَاسألوا رَبَّکُم أن لا یُسَلِّطَها عَلَیکُم. قالَ أمیرالمؤمنین علیه السّلام: فَقُمتُ فَقُلتُ: یا رَسولَ اللهِ (صلی الله علیه و آله)! ما أفضَلُ الأعمالِ فی هَذا الشَّهرِ؟ فَقالَ: یا أبا الحَسَنِ! أفضَلُ الأعمالِ فی هَذا الشَّهرِ الوَرَعُ عَن مَحارِمِ اللهِ؛ الحدیث.[9]
تا اینجا مرحوم شیخ حرّ عاملی روایت را نقل میکند، و چون ذیل آن راجع به وظائف مستحبّه و اجتهاد در عبادت نیست لذا حدیث را تقطیع نموده است؛ ولکن شیخ بهائی در کتاب «اربعین» در تحت حدیث نُهم ذیلش را بیان میکند با سند متّصل خود از محمّد بن علی بن الحسین بن بابویه القمّی: شیخنا الصدوق (ره)؛ و همچنین مرحوم ملاّ محسن فیض کاشانی نقل کرده است ذیل آنرا در کتاب «وافی» در باب فضل شهر رمضان، ص 53 و نسبت داده است آنرا به صدوق در کتاب «عَرض المجالس» عن احمد بن الحسن القطّان عن احمد بن محمّد بن سعید الهمدانی عن ابن فضّال عن أبیه عن الرضا علیه السّلام[10]، و آن دو عالم جلیل و سید بن طاووس ذیلش را بدینگونه نقل میکنند که:
إخبار رسول الله به أمیرالمؤمنین علیهما السّلام از کیفیّت شهادت آن حضرت
ثُمَّ بَکَی؛ فَقُلتُ: ما یبکیک یا رسول الله؟ فَقالَ أبکی لِما یُستَحَلُّ مِنکَ فی هَذا الشَّهرِ؛ کَأنّی بِکَ و أنتَ تُصَلِّی لِرَبِّکَ، و قَدِ انبَعَثَ أشقَی الأوَّلینَ و الآخِرینَ شَقیقُ عاقِرِ ناقَةِ ثَمودَ فَضَرَبَکَ ضَربَةً عَلَی قَرنِکَ فَخَضَبَ مِنها لِحْیَتَکَ. فَقُلتُ: یا رَسولَ اللهِ! و ذَلِکَ فی سَلامَةٍ مِن دینی؟ فَقالَ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ و آلِهِ و سَلَّم: فی سَلامَةٍ مِن دِینِکَ. ثُمَّ قالَ صلّی الله علیه و آله و سلّم: یا عَلِیُّ! مَن قَتَلَکَ فَقَد قَتَلَنی و مَن أبغَضَکَ فَقَد أبغَضَنی، لأنَّکَ مِنّی کَنَفسی و طینَتُکَ مِن طینَتِی و أنتَ وَصِیِّی و خَلیفَتِی عَلَی اُمَّتی.[11]
وظاهرا کتاب «عرض المجالس» همان «امالی» صدوق است، ولیکن چون مراجعه به «امالی» شد و در ص 58 آن این روایت را نقل میکند ذیل آنرا پس از آنکه حضرت رسول صلّی الله علیه و آله فرمودند: فِی سَلامَةٍ مِن دِینِکَ بدینگونه ذکر میکند:
ثُمَّ قالَ: یا عَلِیُّ! مَن قَتَلَکَ فَقَد قَتَلَنی و مَن أبغَضَکَ فَقَد أبغَضَنی و مَن سَبَّکَ فَقَد سَبَّنی لأنَّکَ مِنّی کَنَفسی، روحُکَ مِن روحی و طِینَتُکَ مِن طِینَتی؛ إنَّ اللهَ تَبارَکَ و تَعالَی خَلَقَنی و إیّاکَ و اصطَفانی و إیّاکَ و اختارَنی لِلنُّبُوَّةِ و اختارَکَ لِلإمامَةِ، فَمَن أنکَرَ إمامَتَکَ فَقَد أنکَرَ نُبُوَّتی. یا عَلِیُّ! أنتَ وَصِیِّی و أبو وُلدی و زَوجُ ابنَتی و خَلیفَتی عَلَی اُمَّتی فی حَیاتی و بَعدَ مَوتی، أمرُکَ أمری و نَهیُکَ نَهیی؛ اُقسِمُ بِالَّذی بَعَثَنی بِالنُّبُوَّةِ و جَعَلَنی خَیرَ البَرِیَّةِ إنَّکَ لَحُجَّةُ اللهِ عَلَی خَلقِهِ و أمینُهُ عَلَی سِرِّهِ و خَلیفَتُهُ عَلَی عِبادِهِ؛ انتهی.[12]
[1]ـ سوره البقرى (2) آیه 183.
[2]ـ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 490، ذیل تفسیر آیه فوق الذّکر: [لذّت و شیرینی خطاب با پروردگار مشقّت و سختی عبادت و رنج آن را زایل میگرداند. مترجم]
[3]ـ [گرفتاری اگر عمومیّت پیدا کند آسان خواهد شد. مترجم]
[4]ـ أقرب الموارد: وَقَاهُ یَقِیهِ وِقَایَةً و وَقْیًا و وَاقِیَةً: سَتَرَهُ عَن الأذَی و صَانَهُ و حَفِظَهُ.
[5]ـ بحار الأنوار، ج 6، ص 208، ابواب البرزخ و القبر و عذابه؛ ج 16، ص 390، باب 11؛ عوالی اللئالی، ج 2، ص 233، باب صوم: [من چه بسا روزگارم را با پروردگارم سپری مینمایم درحالیکه او مرا غذا میدهد و سیراب میکند. مترجم]
[6]ـ نهج البلاغى، کلمات قصار، کلمه 145.
[7]ـ و فی الوافی: بِالرَّحمَةِ إلی عِبادِهِ. 3 ـ فی نسخة الوافی: یَقْدِرُ.
[8]ـ فی الوافی/span>: تَعالَی ذِکْرُهُ. 44 ـ فی الوافی/span>: و لَو بِشِقِّ تَمرَةٍ..
[9]ـ وسائل الشیعى، ج 10، ص 313، فی کتاب الصوم باب تأکّد استحباب الاجتهاد فی العبادى؛ و نیز این حدیث شریف را مرحوم سیّد در اقبال و مرحوم حاج میرزا جواد آقا ملکی در أعمال السنى نقل نمودهاند، و در کتاب عیون أخبار الرّضا، ج2، ص 265 موجود است: [امام رضا علیه السّلام از پدرانش از أمیرالمؤمنین علی بن أبیطالب علیهم السّلام روایت میکنند که آن حضرت فرمود: روزی رسول خدا برای ما خطبه ایراد میفرمود و چنین فرمودند: ای مردم! بدرستی که ماه خدا
بسوی شما میآید درحالیکه نوید برکت و رحمت و آمرزش را به همراه دارد، ماهی که از همه ماهها نزد پروردگار با فضیلتتر است و روزها و شبها و ساعات آن بر سایر روزها و شبها و ساعات ماههای دیگر برتری دارند. ماهی که برای
میهمانی پروردگار دعوت شدهاید و از جملۀ افرادی که مورد کرامت و تکریم پروردگار قرار گرفتهاند واقع شدید. نفسهای شما در این ماه تسبیح بحساب میآید و خواب شما در این ماه عبادت نوشته میشود، اعمال شما در این ماه مورد قبول حضرت حقّ و دعاهای شما به مرتبه اجابت خواهد رسید. پس با قلبی خالص و نیّتی پاک و صادق از خدا بخواهید که شما را موفّق به روزه داری و تلاوت قرآن بدارد. به تحقیق که شقی و بدبخت آن کسی است که از آمرزش الهی در این ماه باعظمت محروم گردد.
گرسنگی و عطش در این ماه شما را به یاد گرسنگی و عطش روز قیامت بیندازد. بر فقراء و تنگدستان ببخشائید، بزرگانتان را تعظیم و تکریم و زیردستان را مورد رأفت و رحمت /span> قرار دهید. ارحام و خویشان خود را صلۀ رحم کنید. زبان خود را نگه دارید و چشمان خود را از آنچه مورد سخط و غضب الهی است بپوشانید و گوشهای خود را از آنچه شنیدنش نکوهش شده است ببندید. بر یتیمان مردم رأفت کنید تا بر یتیمان شما رأفت و عطوفت ï ï کنند. و از گناهان خویش به درگاه الهی طلب مغفرت نمائید. و در اوقات نماز دستهای خود را برای دعا به پیشگاه خدا بلند کنید، و بدانید که اوقات نماز برترین اوقات است در نزد پروردگار که خدای متعال به بندگانش نظر لطف و مرحمت میاندازد. اگر او را بخوانند پاسخ میدهد و چون او را ندا کنند میپذیرد و جواب مثبت میدهد و اگر از او چیزی درخواست کنند عطا میکند و دعوت آنها را ردّ نمینماید.
ای مردم! بدانید که افعال و اعمال، جانهای شما را در بند گرفتاریها و عالم شهوات و دنیای دنیّ درآورده است، پس با طلب آمرزش از خدا آنها را رها سازید و از قید عالم شهوت بیرون آورید. آثار و پیامدهای کردار ناشایست بر پشت شما سنگینی نموده است، پس بواسطۀ سجدههای طولانی این بار گران را از دوش خود بردارید. و بدانید که خدای متعال به عزّت و جلال خود سوگند یاد کرده که نمازگزاران و سجده کنندگان را به عذاب کیفر ندهد. و به آتش دوزخ آنان را بیمناک نسازد در روزی که همه در پیشگاه حساب اعمال نزد او حاضر میشوند.
ای مردم! کسی که در این ماه روزه داری را افطار دهد مانند کسی است که بندهای را در راه خدا آزاد نموده است و تمام گناهان گذشته او مورد آمرزش قرار میگیرد. بعضی به پیامبر عرض کردند: همه ما قادر نیستیم که روزهداران را به افطار دعوت کنیم. پیامبر فرمود: تقوی را برای خود تحصیل نمائید گرچه به مقدار افطار دادن به اندازۀ تکّهای از خرما باشد یا جرعهای از آب.
ای مردم! کسی که در این ماه اخلاق خود را نیکو کند در روزی که قدمها بر بالای صراط میلرزد او جواز عبور از صراط دریافت خواهد کرد و کسی که بر غلامان و کنیزانش آسان بگیرد خدای متعال در روز بازپسین بر او آسان خواهد گرفت. و کسی که آزارش به دیگران را در این ماه کنترل نماید خداوند در روز قیامت او را مورد سخط و غضب خود قرار ندهد، و کسی که یتیمی را در این ماه گرامی بدارد خدا در روز ملاقات با بندگانش او را گرامی خواهد داشت. و کسی که ارتباط با خویشان خود را در این ماه پیوند دهد خداوند بین خود و او در روز جزا به رحمت واسعهاش پیوند برقرار نماید. و کسی که قطع رحم نماید خدا رحمتش را در روز قیامت از او دریغ نماید. و کسی که در این ماه نافلهای بخواند خداوند برائت از آتش دوزخ را برای او مینویسد. و کسی که واجبی از واجبات را ï ï در این ماه انجام دهد خدای متعال ثواب هفتاد عمل واجب در غیر این ماه برای او منظور میدارد. و کسی که در این ماه بر من درود بفرستد (اللهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد) خداوند کفّه ترازوی عمل او را در روزی که کفّههای ترازوی اعمال سبک است سنگین خواهد نمود. و کسی که در این ماه آیهای از قرآن بخواند مانند کسی است که یک ختم قرآن در غیر این ماه نموده است.
ای مردم! درهای بهشت در این ماه باز است، پس از خدا بخواهید تا بر روی شما نبندد. و دربهای جهنّم بر روی شما بسته است پس از خدا تقاضا کنید تا بر روی شما نگشاید. و بر دست و پای شیاطین در این ماه بند نهادهاند، پس از خدا بخواهید که آنها بر شما مسلّط نگردند.
أمیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود: من ایستادم و عرض کردم ای رسول خدا! بهترین اعمال در این ماه چه عملی است؟
حضرت فرمودند: ای ابالحسن با فضیلتترین اعمال در این ماه دوری جستن از محرّمات الهی است؛ تا آخر حدیث. مترجم]]
[10]ـ و نیز مرحوم سیّد بن طاووس در اوّل کتاب اقبال تمام حدیث را از محمّد بن أبی القاسم طبری در کتاب بشارى المصطفی لشیعى المرتضی با إسناد خود از حسن بن علیّ بن فضّال از حضرت علی بن موسی الرّضا از یک یک از آباء گرامیش به ترتیب تا حضرت أمیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب علیه السّلام نقل میکند.
[11]ـ این تتّمه را در ینابیع المودّى، طبع اسلامبول ص 53 از کتاب مناقب نیز روایت میکند؛ و نیز در غایى المرام ص 29 از ابن بابویه با إسناد خود از أصبغ بن نباته روایت میکند.
[12]ـ [سپس رسول خدا گریه کردند، من عرض کردم: چه چیزی باعث گریه شما شده است؟ فرمود: گریه من برای پیشآمدی است که در این ماه بر تو وارد خواهد شد. گویا هم اکنون میبینم که تو در محراب عبادت مشغول نماز و راز و نیاز با
پروردگارت میباشی در این هنگام شقیترین افراد در روی زمین که همسان پیکنندۀ ناقه و شتر صالح است برمیخیزد و با شمشیر ضربتی بر فرق تو وارد میکند که محاسنت به خون سرت خضاب خواهد شد.
عرض کردم: ای رسول خدا! آیا در این وقت دینم سالم است و با یقین به مبانی و سلوک در صراط مستقیم این واقعه پیش خواهد آمد؟ رسول خدا فرمود: بلی یا علی در سلامت و استقامت در دین این مسأله رخ خواهد داد. آنگاه رسول خدا فرمود: یا علی! کسی که تو را بکشد مرا کشته است و کسی که تو را به غضب آورد مرا به غضب آورده است. و کسی که به تو ناسزا گوید به من ناسزا گفته است زیرا تو از من هستی مانند جان من. روح تو از روح من و سرشت تو از سرشت من است.o:p>
خدای متعال من و تو را خلق نمود و من و تو را برگزید، مرا برای رسالت و تو را برای امامت اختیار نمود پس کسی که امامت تو را انکار کند نبوّت مرا انکار کرده است.
ای علی! تو جانشین منی و پدر فرزندان من هستی و همسر دختر من میباشی، و جانشین من بر امّت در زمان حیات و پس از فوت من میباشی. دستور تو دستور من و نهی تو نهی من است.
قسم به ذاتی که مرا به پیامبری برگزید و مرا برترین افراد مخلوقاتش قرار داد بدرستی که تو حجّت خدا بر خلق او هستی و امین پروردگار بر سرّ او میباشی و خلیفۀ خدا بر بندگانش هستی. مترجم]
|